به گزارش صدای بورس پنل اول کنفرانس آنلاین بینالمللی تأمین مالی با رویکرد علمی برای رویارویی با مسائل اقتصادی به موضوع مدلهای مطلوب تأمین مالی پرداخت.
در خصوص مدلهای مالی در آثار هنری به ویژه فیلم و موسیقی صحبت کنید. این که آیا استارتآپها میتوانند برای فیلم و موسیقی نقشی ایفا کنند یا نه؟
اصلا باید ببینیم تأمین مالی در چه حالتی مطلوب است و ما به چه نوع تأمین مالی مطلوب میگوییم و چه سمت و سویی را باید نظام اقتصادی و نهادهای مالی ما در نظر بگیرند تا به یک تأمین مالی مطلوب برسند. باید ببینیم تأمین مالی مطلوب چه ویژگیهایی داشته باشد. تأمین مالی به کارگیری نهادها و ابزارهای مالی برای هدایت سرمایهها و پساندازها به سمت شرکتهای متقاضی منافع مالی است. این منافع برای تاسیس، توسعه یا ادامه فعالیت بنگاه اقتصادی، به منظور تأمین سرمایه ثابت، اصلاح ساختار مالی و یا تأمین سرمایه در گردش استفاده میشود.
فرآیند تأمین مالی منجر به تشکیل سرمایه و افزایش بدهیهای شرکت میشود و در این فعالیتها موجودی نقد شرکت بدون تغییر سایر داراییها افزایش یافته یا از کاهش آن جلوگیری میشود. تأمین مالی با استفاده از منابع درون بنگاه یا منابع برون سازمانی و یا روشهایی همچون انتشار اوراق بهادار سرمایهگذاری، انتشار اوراق بهادار بدهی، انتشار اوراق تبعی و یا استقراض و اخذ تسهیلات انجام میپذیرد. برخی از ابزارهای مالی در سال ۸۴ و برخی دیگر در سال ۸۸ به وجود آمدهاند. به عبارت دیگر این قوانین را میتوانیم محمل قانونی برای تأمین مالی بدانیم. هر چه به اینها نزدیکتر شویم و بتوانیم از فرصتها استفاده کنیم و ایراداتمان را در قوانین و مقررات برطرف کنیم، هویت تأمین مالی ما، افزایش پیدا میکند.
سالهاست که گزارهای در جراید بورسی ما مطرح میشود که ما از بانکمحور بودن سمت بازارمحور بودن حرکت کنیم. خیلی وقتها این گزاره را درست میدانیم. به نظر میرسد این یک غلط مصطح است. هیچ کجا گفته نشده که اگر بازارمحور باشیم نظام تأمین مالی مطلوبیت یا بهرهوری بیشتری خواهد داشت. نکته اینجاست که چه چیزی بازارمحور بودن را موفق میکند. ما کشورهایی مانند ژاپن و آلمان را داریم که نظام بانکمحوری دارند اما اقتصادشان موفق است. برعکس کشورهایی داشتیم مثل آمریکا و انگلیس که نظام بازارمحور دارند و آنها هم موفق هستند. این که چه چیزی هر دو اینها را موفق کرده مهم است؟
در برخی از مقالات بینالمللی گفته میشود که زیرساختهای مقرراتی و تنظیمات مالی در یک نظام است که یک اقتصاد را موفق میکند در استفاده از این ابزارها. چرا ما در بانکمحوری مطلوبیتی که از تأمین مالی مدنظر داشتیم به دست نیاوردهایم؟ شاید اتفاقی که افتاد این بود که به طرحیهایی وام داده شد که از نرخ بازدهی خوبی برخوردار نبودند. یعنی در نظام بانکی طرحهایی تأمین مالی شده که از سودآوری و بازده آن طرح بیشتر بوده است.
در بازار سرمایه به دلیل نظارت چند لایهای این اتفاق نیفتاد. این نظارت چند لایهای سبب شد در بازار سرمایه طرحهایی که از شرایط مناسبی برخوردارند، تأمین مالی شوند. اگر میشد این شرایط را در تمام زمینهها تعمیم دهیم، میتوانستیم شرایط مناسبی را در اقتصاد کشور ایجاد کنیم.
بازارمحور بودن چه وزنی را از کلیت تأمین مالی به خود اختصاص میدهد. یعنی این که ما اصلا کجا باید بانکمحور عمل کنیم؟ چه وزنی از کلیت نظام مالی را به خودش اختصاص میدهد؟
در دنیا اینطور است که شرکتهای کوچک و متوسط از نظام بانکی و پروژههای بزرگ از نظام مالی بازار سرمایه استفاده میکنند. در این صورت به منابع بانکی هم فشار کمتری وارد میشود. در سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه اتفاق مبارکی افتاد که آنهم بند ۵ و ۶ این سیاستها بود. ما در بند ۶ داریم که تأمین مالی فعالیتهای خرد و متوسط به وسیله نظام بانکی انجام شود. در بند ۵ هم اشاره شده است که گسترش و تعمیق نظام جامع تأمین مالی و ابزارهای آن (بازار پول، بازار سرمایه، و بیمهها) با مشارکت اشخاص حقیقی و حقوقی داخلی و خارجی و افزایش سهم موثر بازار سرمایه در جهت توسعه سرمایهگذاری و ثبات و پایداری و کاهش خطرپذیری فعالیتهای تجاری و اقتصادی کشور با تاکید بر ارتقاء شفافیت و سلامت نظام مالی انجام شود. اینها خودش یک زیرساخت یا یک سند بالادستی است که ما را هدایت میکند به این که در مرحله اول به یک چیز برسیم و آنهم تدوین نقشه جامع نظام تأمین مالی است. ما باید از انواع کسب و کارها تصویری داشته باشیم زیرا الان کسب و کارهای جدیدی ایجاد شده و نوع بیزنسها با گذشته متفاوت است. در مرحله بعد باید به آینده پژوهی صنعت تأمین مالی توجه شود. زیرا ما این مورد را هم نداریم و اگر میبینیم دولت در حجم بزرگی تأمین مالی میکند، ابزارهایی مثل صندوقهای درآمد ثابت نیاز دارد. صندوقهایی که جریان منابع ورودی به آنها با تغییراتی که در سایر بازارها داشتیم، تفاوتهای چشمگیری را در خودش میبیند. به این نتیجه میرسیم که برای نظام تأمین مالی به خصوص این که کسری بودجه دولت یک روش غیرتورمی خوبی دارد، استفاده از ابزارهایی مانند انتشار اوراق است باید در مرحله بعد به سمت آینده پژوهی، آینده نگاری و آینده نگری در سیستم تأمین مالی برویم. همه اینها زیرساختهایی خواهد بود که کمک میکند ما یک تأمین مالی مطلوبی را در اقتصاد کشور تجربه کنیم. در کنار سیاستگذاریهای کلانتر اگر بخواهیم کمی جزییتر نگاه کنیم، بحث این است که در نظام تأمین مالی رسیدگیها و نظارتها باید بیشتر باشد. رسیدگی و نظارت مالی، مهارت تأمین مالی، ابزارسازی و نهادسازی برای تأمین مالی از جمله الزامات تأمین مالی مطلوب است. تأمین مالی باید به سمت صنایعی برود که برای توسعه کشور لازم است و جزو صنایع برتر محسوب میشود. از طرف دیگر باید این تعامل با وزارت نفت، بهداشت و شرکتهای دارویی هم اتفاق بیفتد.
بحث دیگر این است که ابزارهای مالی امروزه خیلی زیاد شده است. اشراف بر این ابزارها کار سختی است. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که افراد زیادی بر این ابزارها اشراف داشته باشند. اما این انتظار را میتوانیم داشته باشیم که مدیران مالی شرکتهای مالی به خصوص شرکتهای بورسی و فرابورسی اینها را بشناسند و بدانند اگر قرار است یک مدل تأمین مالی انجام دهند یا نیاز مالی در یک شرکت وجود دارد باید اوراق منتشر شود و افزایش سرمایه به وجود آید در حالی که میبینیم حتی در گزارشگری اینها مشکل ایجاد میشود. مهارت تأمین مالی یکی از مهارتهای ضروری است که مدیران مالی ما باید داشته باشند.
یک مدیر مالی استاندارد چه ویژگی دارد؟
امروز ما یکسری حسابرس معتمد داریم. سازمان بورس الان مدیران مالی معتمد دارد. ولی یک مدیر مالی باید مهارتهای مالی منحصر به فرد داشته باشد که برای شرکتهای ما یک ضرورت حساب میشود.نکته دیگر، ابزارسازی و نهادسازی در مجموعه بازار سرمایه است. با افزایش صندوقهای بازارگردانی در حوزه اوراق شاهد این بودیم که بخشی از هزینههایی که در تأمین مالی داریم به خصوص در تأمین سرمایهها نرخ بازارگردانی بالاتری گرفتهاند. زیرا در این صندوقها نرخها پایینتر و هزینههای تأمین مالی پایینتر هستند. ما باید فضا را برای گروههایی که میخواهند تأمین مالی کنند، رقابتیتر کنیم. به این ترتیب بخش مهمی از هزینههای تأمین مالی هم کاهش پیدا میکند. اینها مواردی است که در مرحله بعد برای گسترش فضای تأمین مالی و رسیدن به یک مدل مطلوب تأمین مالی ضرورت پیدا میکند.
مهدی مومن زاده، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری سامان مجد
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۹۰
نظر شما